در حدیثی امام فرمود: "از زمان حضرت نوح (ع) تا زمان حضرت محمد (ص) هر پيامبري آمد قوم خود را از فتنه دجال بر حذر ميداشت.( بحارالانوار جلد 52 باب 25 صفخه195 )
در نتیجه میبینیم علاوه بر مسلمانها، یهودیها و مسیحیها هم معتقد به خروج دجال هستند؛ در این مقاله در صدد بررسی صحت و سقم این عقیده و بیان جزئیات خروج دجال هستیم.
نام دجال درروایات
نام اصلى دجال، «صائد بن صائد»و كنيهاش «ابويوسف» است. مادرش زنی يهودى به نام «ميمونه»است
بحار ج 52 ص 195 باب 25
کلمه دجال صیغه مبالغه از دجل گرفته شده به معنای خدعه و نيرنگ است و به این خاطر او را به دجال ملقب کردهاند که با خدعه و نیرنگ حق و باطل را به هم مخلوط کرده و با دروغ و تزویر،باطل را حق جلوه میدهد وحق را باطل، مردم را فریب میدهد و به دنبال خود میکشاند.
مشخصات دجال
نشانىهاى دقيق دجال دركلام اميرمؤمنان على عليه السلام:دجال صائد بن صائد است؛ شقی کسی است که تصدیقش کند و سعید کسی است که تکذیبش کند از سرزمینی که به آن اصفهان میگویند از روستائی که معروف است به یهودیه خروج میکند چشم راستش از اصل خلقت ندارد به طورى كه گودى حدقهاش نيست و ديگرى كه در پيشاني اش است، مانند ستارهصبح مىدرخشد و در آن چشم علقهای است که گویا ممزوج به خون است میان دو چشمش نوشته کافر که آن را هر باسواد و بی سوادی میخواند در دریاها فرو میرود و خورشید با او سیر میکند در مقابل او کوهی از دود است و پشت سرش کوهی سفید مردم کوه را میبینند و به نظرشان غذا می آید او در قحطی شدید خروج میکند وبه درازگوش سبز يا خاكسترى رنگسوار شود فاصله میان دو گامش یک میل هست( طبق روایت دیگر فاصله ی میان دو گوش الاغش یک میل است) ..... و زمين در زير پايش پيچيده مىگردد و به هيچ آب نمىگذرد مگر اينكه خشكيده مىشود به طورى كه جايش تا روزقيامتخشك مىماند. با صدای بلند ندا میکند بطوری که جن و انس و شیاطین ما بین خافقین آن صدا را میشنوند میگوید ای اولیاءانا الذی خلق فسوی و قدر فهدی انا ربکم الاعلی(این منم که خلق میکنم و بدن شمارا مستوی القامه قراردادم منم پروردگار بلند مرتبه شما) این دشمن خدا دروغ می گوید او اعور است و طعام میخورد و در بازار راه می رود.
(یعنی یک چشم است وغذا میخورد ودر بازار راه میرود درحالی که خداوند بلند مرتبهای که خالق آدم و عالم است اینگونه نیست.)
آگاه شويد بدرستى كه بسيارى ازتابعان او در آن روز اولاد زنا و صاحبان طيلسان سبز هستند.
خداوند عزوجل او را در شهر«شام» در بالاى تلى كه معروف است به تل افيق سه ساعت از روز«جمعه» گذشته به دست كسى كه مسيح بن مريم عليه السلام در پشتسرشنماز مىگزارد، به قتل مىرساند.
(بحار ج 52 ص 195 باب 25)
درروايات اهل بيت(ع) آمده است كه در آخر زمان انساني مي آيد با مشخصات زير:
1.دراصل خلقت چشم راست ندارد حتی گودی حدقه هم ندارد.
2.يك چشم دارد.
3.چشم او در وسط پيشاني اوست.
چشم او مثل ستاره مي درخشد..4
5.چيزي در چشم اوست که گويي آميخته به خون است. وي در يک قحطي سختي ميآيد ، و بر الاغ سفيدي سوار است
6.جادوگر ماهری است که باسحر کاری میکند که مردم سرگین الاغش را خورما ونقل ونبات میبینند ودر دهان خود میگذارند.
7.و همراه او دو کوه نان وآب میبینند.
8.همراهش باغی وآتشی میبینند که تصور میکنند او خداست واین هم بهشت وجهنم اوست.
9.او رسما ادعای خدایی میکند وبرای اثبات ادعای خود افرادی را میکشد وزنده میکند.
(باسحر وجادو به نظر می آورد که کسی را کشته وزنده کرده )
امالی طوسی ص 265 مجلس 10
علائم ظهور دجال
خطبه امام علی ( ع ) درباره دجال:
روزی حضرت علی علیه السلام خطبه خواند و بعد از آن سه مرتبه فرمود از من بپرسید قبل از انکه مرا از دست بدهید:
صعصعه بن صوحان ایستاد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین دجال کی خروج می کند؟
امام فرمود: وقتی مردم نماز را میراندند و امانت را ضایع کردند و دروغ را حلال شمردند و ربا خوردند و رشوه گرفتند. ساختمانهای محکم ساختند و دین را به دنیا فروختند و سفیهان را حاکم خود کردند و با زنان مشورت نمودند و قطع رحم کرده و پیروی هوای نفس نمودند و خونریزی را کم اهمیت دانستند و علم ضعیف بود و ظلم فخر بود و فرماندهان فاجر بودند و وزیران ظالم بودند و عارفان خائن بودند و قاریان فاسق بودند؛ شهادت ناحق آشکار شد و فجور ( زنا ) و بهتان و گناه علنی شد قرآن ها و مساجد مزخرف شد و منبرها طویل گردید و اشرار گرامی شدند و صفها ازدحام پیدا کرد و قلبها اختلاف پیدا کرد و عهدها شکسته شد و موعود نزدیک شد و زنان به خاطر حرص دنیا در تجارت شریک مردان شدند و صدای فاسقان بلند گردید و حرفشان مورد اطاعت بود و رذل ترین مردم فرانروای آنها بود و مردم بخاطر شر فاجر از اوپرهیز میکردند و دروغگو مورد تصدیق واقع شده و خائن امین مردم گردید و .................
و آخرین فرد این دین اولین آن را لعنت نمود و زنان سوار بر زین شدند و زنان به مردان شبیه شدند و مردان به زنان و شاهد شهادت دهد بدون اینکه چیزی دیده باشد و دیگری شهادت به ادای دین دهد بدون آنکه اطلاع داشته باشد و همت مردم برای غیر دین بود و مردم عمل دنیا را به آخرت ترجیح دادند و مردم لباس گوسفند به تن کردند در حالی که قلب هاشان مانند قلب گرگ است..... (مستدرک الوسائل ج 12 ص 326)
فتنه دجال
كيفيت خروج دجال به اين ترتيب است كه سه سال قبل از خروجش دردنيا قحط و خشكسالى مى شود. بهاين صورت كه سال اول، ثلث باران وسال دوم دو ثلثباران معمولىنمىبارد و سال سوم حتى يك قطره باران از آسمان به زمين نمى بارد و يك برگ سبز از زمين روييده نمى شود. در اين موقع كه گرسنگى وتشنگى بر عالميان سايه افكنده است، دجال خروج مى كند. هنگامهعجيبى بر پا مى شود و دجال به كمك پيروانش بر تمام شهرها مسلط مى شود و «بيت المقدس» را كه ساكنانش حاضر به تسليم نمىشوند، محاصره مى كند. در چنين زمانى به هنگام نماز صبح و يا عصر، حضرت مهدى صاحبالزمان عليه السلام ظهور مىكند و با جماعت محصورين به نماز مىايستد. حضرت عيسى بنمريم عليه السلام نيز از آسمان فرود مى آيد و به صاحب الامرعليه السلام اقتدا مى كند. آنگاه حضرت صاحب الزمان عليه السلام ازحصار خارج شده، دجال و پيروانش را از ميان برمى دارد.
بحار ج 57 ص 224 باب 36)
در روایتی امیرالمؤمنین در خطبه خود فرمود: دجال از اصفهان و از روستایی به نام یهودیه خروج میکند
الخرائج و الجرائح ج 3 ص 1135
اصلی ترین نکته
البته با توجه به برخی از روایات که دجال را مختص به عصر آخرالزمان نمی داند و عقیده بسیاری از علمای محقق در عرصه مهدویت دجال شخص نمی تواند باشد و به گفته برخی دجال یک نوع شخصیت است و امروزه ما شاهد هستیم که جریان بحث برانگیز فراماسونری اکنون بسیاری از ویژگی هایی را که در مورد دجال گفتیم را دارند از جمله چشم چپی که مانند ستاره صبح می درخشد و جادوگری و فریب مردم و...
به امید آنکه از منتظران واقعی قرار گیریم.