loading...
سوار نت

#کدام_امام_زمان؟
.
ما رفاه و امنیت و آزادی و عدالت را می خواهیم نه امام زمان و رشد تحت سرپرستی او را...
این همه را اگر کسی غیر از امام زمان هم به ما بدهد، او می شود امام زمان و نه با پا که با سر به دنبال او می دویم،
از همین رو در روایت آمده که دجال با کوهی از نمک و کوهی از دود که نشانه های همین دنیای فریبنده و رفاه و... است می آید و عده ای به دنبال او می دوند.
حتی برای این رفاه و امنیت و آزادی و عدالت، با امام زمان می جنگیم. آن هم جنگی برای رضای خدا و به نام عدالت و آزادی که عجیب شعارهای فریبنده ای هستند. چنانچه عده ای برای رضای خدا  و به نام امنیت و عدالت، حسین را به مسلخ کربلا بردند.
.
ما انتظار کدام امام زمان را داریم؟
اگر رییس جمهوری بعدی ما را به رفاه و امنیت و آزادی و عدالت نسبی برساند، امام  زمان دیگر به چه کار ما می آید؟

.

سیدمیثم میرتاج الدینی

📗هر کتابی عنوانی دارد، و هر عنوان، موضوع کتاب را مشخص می کند و سر فصل های آن را ترتیب می دهد.
📒زندگی هر انسان یک کتاب است که بر اساس موضوع و سرفصل هایش عنوان می خورد.
📖شاید عنوان کتاب زندگی کسی که عمرش در خدمت دانش بوده، اختراع و اکتشاف و اجتهاد و... باشد یا کسی که عمرش را در ورزش صرف کرده، عنوان کتاب زندگی اش ورزش باشد یا مثلا عنوان کتاب زندگی کسی که در عصیان و فساد غوطه می خورده، جنایت و خیانت و... باشد.
....اما...
عنوان کتاب زندگی مومن، حب علی علیه السلام است.
لَسَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) يَقُولُ: عُنْوَانُ صَحِيفَةِ الْمُؤْمِنِ حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، تَارِيخَ بَغْدَادَ ج 4 ص 410.
و این یعنی مومن موضوع زندگی اش محبت علی و سرفصل های آن حب علی علیه السلام است.
.
📚عنوان کتاب زندگی تو چیست؟
.

سیدمیثم میرتاج الدینی

ما آدم های معمولی، اگر خیلی خوب باشیم، تک خصلت های خوبی داریم که با کوبیدن و بیختن(غربال کردن) چند نفرمان، می شود یک آدم نصفه و نیمه ساخت.
ولی برخی یک تنه چند نفرند...یک امت اند.
تمام هستی اند...
تنهایی تمام عیارند،
نه نیازی به کوبیدن دارند و نه بیختن،
اینها آویختنی اند...
مثل یک طناب باید آنها را آویخت تا دیگران برای بیرون زدن از چاه زندگی به آنها بیاویزند.
حبل الله المتین همین هایند...
عروه الوثقی خودشانند.
باید به آنها چنگ زد،
باید به آنها آویخت.
.

سیدمیثم میرتاج الدینی

#مبارزه_ادامه_دارد_ولو_فلسطین_کوفه_شود
.
تاریخ می گوید:
مردم کوفه از امام حسین علیه السلام برای قیام علیه دستگاه ظلم یزید، دعوت کردند. امام حسین علیه السلام بنا به تکلیف برای مبارزه با یزید عازم کوفه شدند. در میان راه اهالی کوفه سست شده و دست از مبارزه و آرمان های خود برداشتند.
اینجا بود که امام حسین علیه السلام طبق معادلات مادی ما بایست پا عقب کشیده و نه تنها دست از مبارزه برداشته بلکه دست بیعت به یزید بدهند.
اما به خلاف همه این معادلات، رفتار امام علیه السلام هیچ تغییری نکرد و تا آخرین نفس به مبارزه ادامه دادند.
اگر روزی مردم فلسطین هم دست از آرمانشان که مبارزه با صهیونیست است بردارند، آموزه های حسینی برما تکلیف می کند که به راه خود علیه ظلم و غصب اسراییل ادامه دهیم.
ملاک حق بودن راهی، تعداد رهروان نیست.
.
امام علی علیه السلام:
أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ ( در طریق هدایت از کمی رهروان آن نترسید)
.

سیدمیثم میرتاج الدینی

#تناقض_افکار_و_گفتار_زیباکلام
#سوالات_لاینحل 😀
.
امروز صحبت های صادق زیبا کلام به عنوان یکی از مخالفین مساله ولایت فقیه و حامی الگوی سکولاریسم برای مدیریت کشور را خواندم. صحبت های فراوانی درباره مسائل متفاوتی ارائه کرده بود.
از اینکه بر همه جا و همه کس که زورش رسید تاخت و در زمینه هایی بیش از تخصصش صحبت کرد؛ که بگذریم، مهم ترین حرف او اصلاح قانون اساسی و طرح حذف ولایت فقیه از حاکمیت و اعطای قدرت تمام و کمال به رییس جمهور بود. طرحی که زیباکلام آن را به #هاشمی_رفسنجانی نسبت می دهد.
تناقضی که میان حرف های او بود جایی برای اغماض نمی گذاشت. وی از طرفی آمریکا و غرب را به عنوان الگوی مدیریت کشور قبول داشته و از طرف دیگر به ولایت فقیه به عنوان رکنی که وظایف مهمی از جمله نظارت بر دستگاه های مهم اجرایی و قضایی و ... دارد، می تازد.
او می گوید:
«ایراد اساسی و بنیادی دیگر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این است که یکی از اصلی‌ترین و اساسی‌ترین و بنیادی‌ترین پایه‌های مردم‌سالاری در آن حاضر نیست که آن پاسخگویی است، بنابراین سؤال پیش می‌آید که بخش‌های مهمی از نظام جمهوری اسلامی به کجا باید پاسخگو باشند؟
رئیس‌جمهور آمریکا اختیارات زیاد و وسیعی دارد ولی قانون اساسی آن را موظف به پاسخگویی در برابر کنگره کرده است. همین‌طور نخست‌وزیر انگلستان، هند یا صدراعظم آلمان این‌ها قدرت و اختیارات زیادی در اختیاردارند ولی طبق قانون اساسی کشورشان پاسخگو هم هستند.
سپاه پاسداران و قوه قضائیه به کجا پاسخگو هستند؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی به چه جایی پاسخ می‌دهد؟»
این سخنان یعنی او معتقد به وجود جایگاهی است که بتواند بر همه مسئولین و قوای کشور نظارت کند، اما از طرف دیگر معتقد است که نباید ولایت فقیه به عنوان ناظر بر قوا و دستگاه های کشور وجود داشته باشد.
آیا می شود گفت:
«همه کشورها جایگاهی را در بالاترین سطح ممکن در کشور خود ایجاد می کنند تا تمامی قوا اعم از مجریه و مقننه و قضاییه و دستگاه های کلیدی کشور به آن جایگاه پاسخگو باشند و ما باید از این الگو پیروی کنیم و بعد بر جایگاه ولایت فقیه به عنوان ناظر در همه قواها و دستگاه ها در کشور تاخت و قائل به حذف آن از قانون اساسی کشور شد؟»
او دو سوال مهم از دیدگاه خود را مطرح کرده و معتقد است برای این دو سوال چون جوابی وجود ندارد، در نتیجه قانون #اساسی مشکل #اساسی دارد!!
سوال اول او این است که:
«اگر مشروعیت نظام از ولایت‌فقیه استخراج می‌شود و ولی‌فقیه را هم مجلس خبرگان رهبری انتخاب می‌کند، بنابراین رییس جمهوری برای چه کاری باید داشته باشیم؟»
پاسخ :
«آقای زیبا کلام رییس جمهور را رییس بر تمام امور مردم و مملکت می داند، در حالیکه عنوان اصلی ریاست جمهوری، ریاست قوه مجریه است. یعنی قوه ای که قانون اساسی را اجرا می کند نه آنکه اختیار تمام امور را در دست بگیرد. به طور مثال می شود گفت: رییس قوه مجریه، همانند یک معمار، طرح و نقشه مهندس نقشه کشی را اجرا می کند. در این میان مهندس ناظری هم وجود دارد که مسئولیت آن را برای عمران کشور به عهده ولایت فقیه گذاشته اند. این مسئولیت ها به روشنی تفکیک شده اند.
و سوال دوم او این است:
«اگر هم که رئیس‌جمهور و ولی‌فقیه هر دو مشروعیت دارند این‌ها حوزه‌هایشان به چه صورت است؟»
پاسخ: رییس جمهور مشروعیت خویش را از تنفیذ ولیّ فقیه دارد و این خود به معنای آن است که مشروعیت رییس جمهور، در طول مشروعیت ولیّ فقیه است نه در عرض آن که فرصت طرح چنین سوالی پیش آید. همانند مشروعیت امام معصوم در زمان حکومت و کارگزاران وی در ممالک گوناگون.
این تناقض عجیب و سوال هایی_از دیدگاه خود لاینحل- که به قانون اساسی خدشه وارد می کند، آیا چیز دیگری غیر از مغرضانه بودن چنین شخصیتی را اثبات می کند؟
.

سیدمیثم میرتاج الدینی

درون خانه جمعیتی عظیم نشسته بودند...

هربار که خواست آغاز کند پدرجهالت نمی گذارد.

مهمانی دیگری برگزار شد و بالاخره حرف خود را زد و در آن مهمانی جانشین برگزید.(یوم الدار)

چندی بعد جانشین شجاعانه در بستر او آرام گرفت تا جان را به آرامی از صحنه خطر به سلامت گذر دهد(لیلة المبیت)

روزی ردای خود را بر سر چهارتن کشید و آنها را مبرا از خطا خطاب می کرد و جانشین در میان آن چهار تن بود(آیة التطهیر)

بعدها در هر جنگی یگانه محافظ رزمی و عقیدتی نبی،جانشین او بود و در خندق درباره او فرمود:ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین(یوم الخندق)

و در خیبر مهم ترین نقش را عهده دار شد و سردار خیبر نام گرفت(یوم الخیبر)

و در برکه ای هنگامه برگشت از حجة الوداع دستش را بالاگرفت و او را خواند و به مردم شناسانید(یوم الغدیر)

روز شهادت قلم خواست تا برکاغذ حک کند و ثبت کند نام او را بعد از خود..

اما برخی اکراه داشتند از بردن و نوشته شدن نام او(یوم الشهادة)

و روز تدفین،او بود که غسل داد و کفن کرد و تدفین نمود و حال آنکه برخی در سقیفه بنا گذار بدعت بودند.(یوم السقیفه)

و بعد از آن آزردند نامردمان پاره تن اش را و او را..غصب کردند حق شان را

و او ماند تا ماندگار شود نامش...

و بر عرش الهی نوشتند نامی که نمی خواستند نامردمان برده شود تا مغصوبش کنند.

علی...نامی که خدا انتخاب کرد و عزت داد و بالا برد.

روزی عالم علی را خواهد شناخت و از این غربت رهایی می یابد...اما خدا کند ما اسباب شناخت علی باشیم.

غدیر روز ولایت و عالی شدن بر رهپویان علی مبارک.

 

سید میثم میرتاج الدینی

یکی از آیاتی که در مورد امام زمان است این آیه است:
و نريد ان نمن على‏ الذين استضعفوا فى ‏الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين، و نمكن لهم فى ‏الارض‏» سوره قصص آيه 5.
و ما بر آن هستيم كه بر مستضعفان روى زمين نعمت دهيم و آنان را پيشوايان سازيم و وارثان گردانيم.
اين آيه اگر چه به مناسبت داستان فرعون و موسى و بنى‏ اسرائيل نازل شده است، اما مدلول آن عام بوده و بيانگر سنتى است كه خداوند در ميان مردمان جارى ساخته است.
به عبارت ديگر اين آيه بيان مى‏ كند كه خداوند بزودى دستان مستضعفان را مى ‏گيرد تا آنها را بر مستكبران غالب سازد و آنها را وارث شهر و سرزمين مستكبران نمايد.

در حديثى كه «مفضل ‏بن عمر» روايت كرده چنين آمده است:
«سمعت اباعبدالله، عليه‏ السلام، يقول: ان رسول‏ الله، صلى‏ الله ‏عليه ‏وآله، نظر الى على و الحسن و الحسين، عليهم‏ السلام، فبكى و قال: انتم المستضعفون بعدى.
قال المفضل: قلت: مامعنى ذلك؟ قال: معناه انكم الائمة بعدى، ان‏ الله عزوجل يقول: «و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى‏ الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين‏» قال، عليه‏ السلام: فهذه الآية جارية فينا الى يوم القيامة.»
از اباعبدالله (امام صادق)، عليه ‏السلام، شنيدم كه فرمود: پيامبر اسلام، صلى ‏الله ‏عليه ‏وآله، نگاهى به على، حسن و حسين، عليهم‏ السلام، انداخت و در حالى كه گريه مى‏ كرد فرمود: شما مستضعفان پس از من هستيد.
مفضل مى ‏گويد: پرسيدم معناى اين سخن چيست؟ و امام [در جواب] فرمود: معناى اين سخن اين است كه شما امامان بعد از من خواهيد بود. خداوند، عزوجل، مى‏ فرمايد: «و ما بر آن هستيم كه بر مستضعفان روى زمين نعمت دهيم و آنان را پيشوايان سازيم و وارثان گردانيم.»

در نهج ‏البلاغه نيز چنين آمده است:
عطف الضروس على ولدها. و تلا عقيب ذلك: و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى‏ الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين.»
دنيا بر ما [آل محمد] بازگردد و مهربانى نمايد مانند بازگشت‏ شتر بدخو و گازگير به بچه خويش و در پى آن خواند: مى ‏خواهيم بر آنانكه در زمين ناتوان شمرده شده‏ اند منت نهاده [توانا و بزرگوارشان گردانيم] آنها را پيشوايان و ارث برندگان [زمامداران دين و دنيا] قرار دهيم.
«ابن ابى‏ الحديد» (خودش سنی است)در شرح اين كلام اميرمؤمنان، عليه ‏السلام، مى‏ گويد:
«اماميه گمان مى‏ كنند اين كلام خداوند وعده ‏اى است از سوى او نسبت‏ به امام غايبى كه در آخرالزمان مالك زمين مى‏ شود. اما اصحاب ما [اهل سنت] مى‏گويند: اين كلام وعده ‏اى است نسبت‏ به امامى كه مالك زمين مى‏ شود و بر همه سرزمينها چيره مى‏شود. اما لازم نيست كه اين امام در حال حاضر موجود باشد، بلكه براى درستى اين كلام تنها همين كه او در آخرالزمان به دنيا بيايد كفايت مى‏كند.»
اما بايد گفت: در اينكه آيه مزبور وعده به ظهور امامى است كه پيش از برپايى قيامت مالك زمين شده و بر همه سرزمينها چيره مى‏ شود، اتفاق نظر وجود دارد و تنها اختلاف در اين است كه آيا اين امام در حال حاضر وجود دارد يا اينكه خير، او به موقع خود متولد مى‏ شود؟ اما به هر حال در اين موضوع ترديدى ‏نيست كه اين امام از فرزندان على، عليه ‏السلام، خواهد بود.

این جمله رو همه شنیدیم:
منتظران مهدی آگاه باشید ...
حسین را منتظرانش کشتند.
آیا واقعا امام حسین رو منتظرانش کشتند؟
خب چیکار کنیم ما امام زمان رو نکشیم؟؟
منتظر چه کسی هست؟؟

#شجاعت

سوالی که هر فردی بدون تفکر فوری پاسخ می دهد...

آیا یک فرد شجاع نزد شما برتر است یا ترسو؟؟؟
همه بدون درنگ پاسخ می دهند...شجاع.

قرآن میان این دو فرد مقایسه ای انجام داده و به ما نشان داده است تا خود انتخاب کنیم.

در آیه 40توبه خداوند در مورد همراه پیامبر در غار(خلیفه اول) می فرماید:"لاتحزن ان الله معنا"نترس..خدا با ماست.

در همان شب که به لیلة المبیت معروف شده است در مورد شخص دیگری که جای نبی اکرم خوابید(امام علی) تا او هجرت نماید خداوند در آیه 207بقره می فرماید:"من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله ..."کسی که جان خود را برای معامله با خدا و رضای او در معرض خطر قرار می دهد.

قضاوت با مخاطب

سیدمیثم میرتاج الدینی

انسان چگونه راه خود را بیابد؟
مسیر انسان کدام است؟
چرا به وحی نیازمندیم و به آن اضطرار داریم؟
عصمت چیست؟
چرا راهنما باید معصوم باشد و...
سعی شده به طور خلاصه در مورد بسیاری از مسایل که هر کدام سطرها نوشتن و ساعت ها بحث را طلب می کرد به بسیاری از مسایل بپردازیم.

 

به ادامه مطلب رجوع فرمایید.

شیخ ابوجعفرطوسی در مصباح الانوار،از انس بن مالک روایت می کند:

روزی نماز صبح را به امامت رسول خدا خواندیم،سپس ایشان رو به ما کردند و من در همان حال عرض کردم:یارسول الله تفسیر این آیه چیست؟"فاولئک الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا"«کسانی که ما برآنها نعمت فرستادیم پیامبران و صدیقین و شهدا و صالحین هستند»

حضرت فرمودند:مراد از پیامبران من،صدیقین برادرم علی بن ابی طالب،شهداء عمویم حمزه سیدالشهداء و صالحین دخترم زهرا و دو فرزندم حسن و حسین است.

پ ن:
بنابر این روایت و روایات دیگر صدیق لقب اختصاصی امیرمومنان علی بن ابی طالب است که متاسفانه به دیگران نسبت داده اند(ابوبکر صدیق)
حضرتحسن و حسین را فرزندان خود خطاب می کند.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 107
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 92
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 108
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 119
  • بازدید ماه : 114
  • بازدید سال : 317
  • بازدید کلی : 5,443
  • دیگر وبلاگ ها