loading...
سوار نت

📗هر کتابی عنوانی دارد، و هر عنوان، موضوع کتاب را مشخص می کند و سر فصل های آن را ترتیب می دهد.
📒زندگی هر انسان یک کتاب است که بر اساس موضوع و سرفصل هایش عنوان می خورد.
📖شاید عنوان کتاب زندگی کسی که عمرش در خدمت دانش بوده، اختراع و اکتشاف و اجتهاد و... باشد یا کسی که عمرش را در ورزش صرف کرده، عنوان کتاب زندگی اش ورزش باشد یا مثلا عنوان کتاب زندگی کسی که در عصیان و فساد غوطه می خورده، جنایت و خیانت و... باشد.
....اما...
عنوان کتاب زندگی مومن، حب علی علیه السلام است.
لَسَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) يَقُولُ: عُنْوَانُ صَحِيفَةِ الْمُؤْمِنِ حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، تَارِيخَ بَغْدَادَ ج 4 ص 410.
و این یعنی مومن موضوع زندگی اش محبت علی و سرفصل های آن حب علی علیه السلام است.
.
📚عنوان کتاب زندگی تو چیست؟
.

سیدمیثم میرتاج الدینی

ما آدم های معمولی، اگر خیلی خوب باشیم، تک خصلت های خوبی داریم که با کوبیدن و بیختن(غربال کردن) چند نفرمان، می شود یک آدم نصفه و نیمه ساخت.
ولی برخی یک تنه چند نفرند...یک امت اند.
تمام هستی اند...
تنهایی تمام عیارند،
نه نیازی به کوبیدن دارند و نه بیختن،
اینها آویختنی اند...
مثل یک طناب باید آنها را آویخت تا دیگران برای بیرون زدن از چاه زندگی به آنها بیاویزند.
حبل الله المتین همین هایند...
عروه الوثقی خودشانند.
باید به آنها چنگ زد،
باید به آنها آویخت.
.

سیدمیثم میرتاج الدینی

#شجاعت

سوالی که هر فردی بدون تفکر فوری پاسخ می دهد...

آیا یک فرد شجاع نزد شما برتر است یا ترسو؟؟؟
همه بدون درنگ پاسخ می دهند...شجاع.

قرآن میان این دو فرد مقایسه ای انجام داده و به ما نشان داده است تا خود انتخاب کنیم.

در آیه 40توبه خداوند در مورد همراه پیامبر در غار(خلیفه اول) می فرماید:"لاتحزن ان الله معنا"نترس..خدا با ماست.

در همان شب که به لیلة المبیت معروف شده است در مورد شخص دیگری که جای نبی اکرم خوابید(امام علی) تا او هجرت نماید خداوند در آیه 207بقره می فرماید:"من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله ..."کسی که جان خود را برای معامله با خدا و رضای او در معرض خطر قرار می دهد.

قضاوت با مخاطب

سیدمیثم میرتاج الدینی

راز بوی سیب

امام سجاداز امام حسین روایت میکند:روزی امام مجتبی گرسنه بودند وبربام مسجدالنبی رفته و از آن بالا بر زمین افتادند.
رسول خدا حضرت را بغل کرده و نگذاردند با زمین برخورد کنند.

بعد پیامبراکرم به امام مجتبی فرمودند:آیا چیزی می خواهی؟ایشان فرمود:بله یک خربزه.
در همان حین مردی خوش سیما وارد شد و از داخل لباسش دوخربزه،دوانار،دو به و دو سیب بیرون آورد.
پیامبر به امام مجتبی فرمان داد که آنها را بردار و به پدر و مادر و برادرت بده.
حضرت می فرماید:ما از آن میوه ها میخوردیم و تغییری نمی کردند تا آنکه رسول خدا درگذشتند و خربزه از بین رفت.
وقتی مادرم زهرا به شهادت رسیدند انار از بین رفت و وقتی پدرم علی به شهادت رسید بِه از بین رفت.
فقط دو سیب باقی مانده بود..هنگامه شهادت امام مجتبی یکی از دوسیب از بین رفت و یک سیب باقی ماند.

ابن محیص می گوید:در کربلا با عمر سعد بودم وقتی حسین بن علی تشنه شد سیبی درآورد و میل کرد و وقتی به شهادت رسیدند هرچه گشتیم سیبی ندیدیم.
جمعی که نمی دیدم آنها را فریاد می زدند:فرشتگان هر صبح هنگام طلوع فجر به زیارت ایشان می آیند زیرا  عطربوی سیب از او به مشام می رسد.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 107
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 33
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 49
  • بازدید ماه : 44
  • بازدید سال : 247
  • بازدید کلی : 5,373
  • دیگر وبلاگ ها