loading...
سوار نت

بابیان در عراق اجتماعی رو فراهم آوردند که مهم ترین هدف آنها شکنجه و آزار و اذیت شیعیان بود...
بابیان مورد حمایت دولت های روس و انگلیس قرار گرفتند به حدی که دولت انگلیس والی بغداد را موظف کرده بود تا به میرزا حسینعلی مبلغی را به عنوان مقرری بدهد تا امور خود را بگذارند.
اما پس از چندی دعوا بر سر جانشینی علی محمد باب بالا گرفت که این دعوا منجر به دو پاره شدن فرقه ضاله و شیطانی بابیت شد...برخی به جانیشنی میرزا یحیی صبح ازل روی آوردند و برخی به جانشینی میرزا حسینعلی تن دادند که طرفداران یحیی به ازلیه معروف شدند و طرفداران میرزا حسینعلی به خاطرآنکه او لقب بهاءالله که به خود داده بود به بهائیه معروف شدند.
در پی چند دستگی میان بابیان افراد به جان هم افتاده و اعترافاتی علیه یکدیگر کردند...
این شورش ها و درگیری ها آنقدر زیاد شد که دولت عثمانی تصمیم گرفت میرزاحسینعلی بهاءالله را از عراق به عکا در فلسطین تبعید کند و میرزا یحیی صبح ازل را به قبرس بفرستد.

میرزا حسینعلی در سن 28 سالگی وقتی که علی محمد باب ادعای بابیت نمود در شمار پیروان او درآمد و از آن به بعد یکی از فعالان بابی شد و در مازندران و نور به ترویج بابیت پرداخت و برخی از برادرانش در پی تبلیغ او به این مرام شیطانی پیوستند.
در نخستین سال های سلطنت ناصرالدین شاه قاجار شورش های متعددی توسط بابیان در کشور به وجود آمد.در جریان شورش بابیان در قلعه شیخ طبرسی مازندران،میرزا حسینعلی و برادرش یحیی و جمعی دیگر قصد پیوستن به بابی های این قلعه را داشتند که در آمل دستگیر و سپس راهی زندان تهران شدند.
بابی ها در برخی شهرها دست به شورش می زدند و خود سید علی محمد در کتاب "بیان فارسی"پنج استان ایران را مخصوص پیروان خویش اعلام کرد و حضور کافران و دیگران را در این مناطق حرام خوانده بود.
در چنین وضعیتی میرزا تقی خان امیرکبیرپس از صدور حکم ارتداد وی از سوی علما،سید علی محمد را اعدام کرد و بابیان پس از او جانشینی میرزا یحیی(صبح ازل) پذیرفتند...

بعد از اعدام سیدعلی محمد باب اغلب بابیان جانشینی یحیی صبح ازل را پذیرفتند اما چون یحیی در آن زمان نوزده سال بیشتر نداشت و میرزاحسینعلی هم بسیار زیرک و فریبکار بود توانست زمام امور را در دست گیرد.
امیر کبیر که یکی از علل اصلی اغشاشات بابیان در کشور را شخص حسینعلی میدانست تصمیم گرفت او را از ایران به عراق تبعید کند.
(در این باره امیرکبیر اعلام کرد که میرزاحسینعلی تا کنون بیش ازپنج کرور تومان- نیم برابر غرامت جنگ های ایران و روس- به خزانه ایارن خسارت وارد ساخته است. اغتشاشات بابیان بسیارخسارت بار و سهمگین برای کشور واقع شد.)
پس از گذشت چند ماه که امیرکبیر به قتل رسید و صدارت کشور به میرزا آقاخان نوری رسید او باز به ایران بازگشت و شروع به توطئه و شورش کرد که باز حکومت تصمیم به دستگیری وی گرفت اما او با پناهنده شدن به دولت #روس توانست باز به بغداد آید و از خطر مرگ نجات پیدا کند.در پی این تبعید میرزا یحیی هم با لباس مبدل به عراق سفر کرد و کم کم جمعی از بابیان را در آنجا به وجود آوردند و بابیان توانستند با دولت های #انگلیس و فرانسه رابطه برقرار کنند...

بنیان گذار فرقه بهاییت میرزا حسینعلی نوری معروف به بها الله است که در سال1233ق در تهران به دنیا آمد
در سنین کودکی به فراگرفتن علوم ادبیات فارسی و عربی پرداخت.
در سن 28سالگی در پی ادعای بابیت سیدعلی محمد باب در شمار پیروان او در آمد و به ترویج بابی گری پرداخت.
او نیز ادعاهای گزافی کرده است که به مرور از آنها بحث خواهیم کرد.

در آذربایجان هم فرقه ای از شیخیه وجود دارند که پیروان دیگر شاگردان سیدکاظم می باشند.
فرق اساسی میان شیخیه کرمان و آذربایجان در رکن رابع است...
شيخيّه كرمان اصول دين را چهار اصل #توحيد، #نبوت، #امامت و #ركن-رابع مى‏دانند. مراد آنها از #ركن-رابع، شيعه كامل است كه واسطه ميان شيعيان و امام غايب مى‏ باشد.همين اعتقاد است كه ميان شيخيه (كرمان) و بابيه ارتباط ايجاد مى‏ كند.اما شيخيّه آذربايجان بشدت منكر اعتقاد به ركن رابع هستند و اصول دين را پنج اصل توحيد، نبوت، معاد، عدل و امامت مى‏ دانند.

#بهائیت فرقه ای منشعب از بابی گری(فرقه ای منشعب از شیخیه)است.
بنیان گذار بابیت سید علی محمد شیرازی ملقب به"باب"می باشد.او در سال1235ق در شیراز متولد شد و در 19 سالگی به کربلا رفت و در درس سید کاظم رشتی(شاگرد شیخ احمد احسائی موسس فرقه شیخیه)حاضر گردید.
پس از مرگ استاد خود را باب امام زمان(واسطه بین امام و مردم)خواند و پس از مدتی ادعای امام زمانی و پیامبری را مطرح ساخت.
اما در مناظرات با علمای ایران در اصفهان و تبریز از عهده اثبات ادعای خود برنیامد و همچنین در آثار و الواح(لوح هایی که ادعای وحی بودنشان را داشت)او خطاهای بسیاری دیده می شد که اینها مانع گسترش دین ساختگی و شیطانی او بود.
علی محمد باب به خاطر اعمال خشونت نسبت به مخالفانش در کشور اغتشاش و آشوب ایجاد کرد که در زمان قاجار #میرزا-تقی-خان-امیر-کبیر برای فرونشاندن فتنه بابیه آنان را سرکوب و علی محمد را در 28شعبان1266 در تبریز تیرباران کرد.

ديگر شاگرد سيد كاظم، حاج محمدكريم خان قاجار (1225 - 1288 ق.) فرزند حاج ابراهيم خان ظهيرالدولة پسرعمو و داماد فتحعلى شاه بود كه مدعى جانشينى سيد گرديد و فرقه شيخيّه كرمانيه را تأسيس كرد. اين فرقه به نام كريمخانيه نيز ناميده مى‏شود. پس از حاج محمدكريم خان، اكثر شيخيّه كرمان، فرزندش محمدخان (1263 - 1324 ق.) را به عنوان رئيس شيخيّه پذيرفتند.اكثريت شيخيّه كرمانيه پس از محمدخان، برادرش زين‏العابدين خان (1260 - 1276 ق.) را به رهبرى برگزيدند. پس از ابوالقاسم خان ابراهيمى و سپس عبدالرضا خان به رياست شيخيّه كرمانيه برگزيده شدند. عبدالرضاخان در سال 1358 ش. ترور شد.

پس از فوت شيخ احمد احسايى، يكى از شاگردانش به نام سيد كاظم رشتى (1212 - 1259 ق.) جانشين او گرديد. سيد در جوانى به يزد رفت و به شيخ احمد پيوست و سپس به كربلا رهسپار شد و تا پايان عمر در آن شهر به تدريس و ترويج مكتب شيخيّه مشغول بود. وى بالغ بر يكصد و پنجاه جلد كتاب و رساله نوشت كه غالباً با زبان رمزى و نامفهوم است. برخى معتقدند منشأ اكثر آراى نادرست شيخيّه، سيد كاظم رشتى است و احسايى بدانها اعتقاد نداشته است.يكى از شاگردان سيد كاظم، ميرزا على محمد ملقب به باب(درب بین مردم و امام زمان-واسطه) بود كه پس از فوت سيد، مدعى جانشينى او شد و پس از آن ادعاى بابيت امام غايب و سپس ادعاى نبوت خويش را مطرح ساخت،او موسس فقه بابیه است که کتب زیادی در این زمینه نوشته شده است که جامع ترین آنها کتاب آیت الله اشتهاردی می باشد.

مواردى از اعتقادات شيخ و ايدئولوژى شيخيه را بر مى ‏شماريم:
4-پس از مسأله معاد، امامت و جايگاه امام در آفرينش مهمترين و مشهورترين عقيده احسايى به شمار مى‏رود و عقيده وى در اين باره موجب گشته تا برخى او و فرقه شيخيّه را در زمره غاليان به شمار آورند. احسايى معصومان، عليهم‏السلام، را واسطه فيض خدا مى‏داند به اين معنى كه پس از آنكه خداوند معصومان، عليهم‏السلام، را خلق كرد، آنان به اذن و مشيت الهى موجودات ديگر را آفريدند. او نقش معصومان، عليهم‏السلام، در آفرينش جهان را بر اساس علل اربعه ارسطويى توضيح مى‏دهد. به اعتقاد او معصومان، عليهم‏السلام، محل مشيت و اراده خداوند هستند و اراده آنان، اراده خداست. از اين رو معصومان، عليهم‏السلام، علتهاى فاعلى موجودات جهان مى‏باشند. از سوى ديگر، مواد موجودات از شعاع انوار و وجودات معصومان هستند، لذا آنها علل مادى آفرينش نيز به شمار مى‏روند، علل صورى بودن معصومان، عليهم‏السلام، به اين دليل است كه صورتهاى اشياء از صورتهاى مقامات و حركات و اعمال آنهاست. البته صورت مؤمنان همانند صورت معصومان، عليهم‏السلام، و صورت كافران مخالف صورت آنان است.

 

همچنين معصومان علت غايى عالم‏اند زيرا اگر آنها نبودند چيزى خلق نمى‏شد و خلقت موجودات به خاطر خلقت معصومان است.شرح ‏الزيارة، ج4، ص26 - 30؛ مجموعة الرسائل (مشتمل بر 23 رساله)، ص308

پاره ای از این حرف ها درست و پاره دیگری اشتباه است...
اینکه علت فاعلی معصومین باشند این مساله خلاف اعتقاد شیعه و اهل بیت علیهم السلام است که علامه مصباح یزدی در کتاب اصول اعتقادات و همچنین خداشناسی خویش در رابطه با آن توضیح مفصل داده اند.

مواردى از اعتقادات شيخ و ايدئولوژى شيخيه را بر مى ‏شماريم:
2- قرآن، كلام نبى صلى الله عليه و آله است . شيخ با اين كلام، منكر وحى بودن قرآن است .

3-تفسير معاد به معناى غيرمتعارف و بيگانه از آن‏چه علماى كلام مى ‏گويند .
چیزی که برخی دوستان بدان اشاره کردند.
آنها معتقدند که این جسم ما در قیامت باز نخواهد گشت بلکه جسم لطیف دیگری است که طبق اصطلاح فلاسفه جسم مثالی است.

تعداد صفحات : 11

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 107
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 41
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 56
  • بازدید ماه : 202
  • بازدید سال : 405
  • بازدید کلی : 5,531
  • دیگر وبلاگ ها